Saturday, August 20, 2016


مریم رجوی: فراخوان به جنبش دادخواهی قتل عام شدگان سال ۶۷

http://www.maryam-rajavi.com/remarks/messages/item/42-93

مریم رجوی

http://www.maryam-rajavi.com/remarks/messages/item/42-93

هموطنان عزیز
در بیست و هشتمین سال قتل‌عام سی هزار زندانی سیاسی، به‌روان‌های پاک تمام‌ آن سربه‌داران و شعله‌های آزادی و مقاومت ایران درود می‌فرستیم.


آن‌ها در اوج افتخار، به‌دفاع از نام و آرمان رهایی‌بخش خود برخاستند و منش و راه ‌و رسم این جنبش را با تسلیم‌ناپذیری سرشتند. آن‌ قهرمانان، به‌‌‌ویژه دختران مجاهد، مسئولان قتل عام را، مطابق اعتراف خودشان، به‌عجز و التماس کشاندند. 
خمینی می‌خواست برای بقای نظام خود نسل مجاهدین را نابود کند اما از رژیم او جز موجود لعنت‌شده‌یی باقی نمانده که سراپا در فساد و خونریزی غرق شده و نکبت تاریخ ایران است. حال آن‌که نسل مجاهدین و آرمان و اندیشه آن‌ها اعتلا یافت و شهیدان قتل عام۶۷، وجدان تباهی‌ناپذیر مردم ایران شدند. 
چنان‌که مسعود در همان سالهای دهه۶۰ گفته است:‌ «بشریت در شورانگیزترین اسطوره‌ها و حماسه‌هایش راز خود را آشكار می‌كند. راز وجود آگاه و آزاد انسانی را. …
حماسه‌های بزرگ و حقیقی ـ که واقعیترین اثرات سرنوشت ساز را برجای میگذارند ـ در همین كشاكش خلق میشوند و البته با فدیه‌ها و محنتهای عظیم همراهند». پایداری مجاهدان و مبارزان قتل‌عام شده در زمره‌ همین حماسه‌هاست.
صدای آنها امروز در پرسش‌های بی‌پایان دانشجویان و جوانانی شنیده می‌شود که بر سر مسأله «کشتار ۶۷»، حکومت قتل‌عام را به‌چالش می‌کشند. صدای آن‌ها در پیام‌های زندانیان سیاسی از سراسر کشور شنیده می‌شود که به‌حمایت از مقاومت برای سرنگونی ولایت فقیه برمی‌خیزند و آرمان آن شهیدان، در پایداری مجاهدان لیبرتی زنده و جوشان است و به‌پیش می‌تازد.

به‌همه هموطنان‌، اعضا و هواداران مقاومت و خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی که از شروع ماه مرداد، برای بزرگداشت قتل‌عام‌شدگان و دادخواهی خون‌شان به‌فعالیت‌های گوناگون ازجمله اعتصاب غذا دست زده‌اند، درود می‌فرستم.
با قدردانی از فعالیت‌های‌هواداران مجاهدین در داخل ایران و هم‌چنین هموطنان و ایرانیان برپا کننده تظاهرات و اعتصاب‌غذای سه‌روزه در کشورهای مختلف از جمله انگلستان، هلند، آلمان، سوییس، ایتالیا، بلژیک، کانادا، نروژ، سوئد، فرانسه و آمریکا تأکید می‌کنم: 
شما نشان دادید که قهرمانان سربه‌دار، به‌رغم گذشت نزدیک به‌سه دهه از ‌شهادت‌شان، هم‌چنان خروش آزادی و انقلاب در آسمان ایران‌اند و نام‌هایشان، شرح مظلومیت‌شان و شکوه پایداری و تسلیم‌ناپذیری‌ آن‌ها، رژیم ولایت فقیه را به‌لرزه در می‌آورد و به‌آزادی و رهایی ملت اسیر فرا می‌خواند.

همو‌طنان عزیز!
انتشار فایل صوتی ملاقات آقای منتظری و ۴ تن از مسئولان قتل‌عام، زلزله‌یی در درون و بیرون این رژیم ایجاد کرده است. 
این سند بسیار مهم، چند حقیقت اساسی را گواهی می‌کند: نخست آن‌که دربرگیرنده اعتراف صریح مسئولان قتل عام، به‌‌مشارکت در یک نسل‌کشی درحال وقوع است. و نشان می‌دهد که خمینی و اطرافیانش با کنار زدن همه ترتیبات و روال‌های خود رژیم، مستقیماً دست‌اندرکار کشتارند و درست در همین کشتار است که پایه‌های ولایت فقیه چندش‌آور بعدی شکل می‌‌گیرد.
واقعیت این است که خامنه‌ای، از طریق لفاظی رفسنجانی در مجلس خبرگان و نشست و برخاست خبرگان ارتجاع به‌حکومت نرسید؛ بلکه این کار، در کشتار زندانیان سیاسی صورت گرفت که توسط بالاترین مقام‌های وقت، یعنی همین خامنه‌ای و رفسنجانی و احمد خمینی مدیریت می‌شد.

حقیقت دیگری که آقای منتظری آن‌را به‌روشنی بیان کرد، این است که خمینی از سه‌چهار سال قبل، نقشه‌ آن قتل عام را در سر داشت و به‌گفته مکرر پسرش تصمیم گرفته بود که «مجاهدین از روزنامه‌خوان و مجله‌خوان و اعلامیه‌خوان»، همه را اعدام کند. 
بنابراین، کسانی که در این‌سال‌ها علت وقوع قتل عام را نبردهای فروغ جاویدان معرفی می‌کردند،کمک‌کار سیاسی همین رژیم و توجیه‌گر جنایات آن بوده‌اند. 
خمینی از ریشه‌داری مجاهدین در جامعه ایران و از عزم و استحکام این جنبش می‌ترسید. او چند ماه بعد، در نامه‌‌یی به منتظری دلیل عزل او را چنین توضیح داد که:‌ «روشن شده است كه شما این كشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از كانال آنها به منافقین میسپارید».

حقیقت دیگر، کثرت هولناک قتل‌عام‌شدگان است. روش هیأت‌های مرگ در شهرهای مختلف به‌حدی جنون‌آساست که دژخیمان طرف گفتگو با آقای منتظری كه هزاران نفر را در تهران اعدام كرده‌اند، خود را در مقایسه با آن‌ها مخالف تندروی معرفی می‌کنند. با این حال، خمینی چند ماه بعد سیاست انکار و کتمان در پیش می‌گیرد و در نامه به‌آقای منتظری می‌نویسد: «تعداد بسیار معدود» اعدام‌شدگان را‌ «منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید كه چه خدمت ارزنده‌یی به استكبار كرده‌اید».
بنابراین، کتمان یا کم‌نمایی جنایت یا نسبت دادن آن به‌خود مجاهدین را از همان آغاز، خمینی بناگذاشت. با این‌همه، امروز بسیاری پرده‌های نیرنگ و دروغ کنار رفته و مظلومیت مجاهدین و حقانیت مقاومت‌شان بیش از همیشه می‌درخشد. 
این همان چیزی است که مقام‌ها و سخنگویان رژیم درباره‌ آن می‌گویند: «اذهان جوانان کشور به شک افتاده است». آن‌ها می‌گویند: «برای تغییر نگرش جامعه نسبت به مجاهدین، تلاش صورت می‌گیرد»، و «جریان مرموزی به فکر تطهیر مجاهدین و اقدامات آن‌ها برآمده است» ...و می‌گویند: «احیای مجاهدین و مظلوم نشان دادن آن‌ها خیلی خطرناک است».
امروز بسیاری از مهره‌های رژیم و حتی برخی از دست اندركاران مستقیم قتل عام، تلاش می‌کنند خود را از این واقعه، بی‌اطلاع جلوه بدهند و از هر نوع موضعگیری درباره آن طفره بروند. یا با یاوه‌گویی علیه مجاهدین از اصل موضوع فرار كنند. در مقابل، برخی از جلادان وقیحانه‌تر از همیشه از کشتار دفاع می‌کنند. اما همه‌ آن‌ها در توجه گسترده مردمی به‌انتشار فایل صوتی اخیر، پایان رژیم خود را می‌بینند.

هموطنان عزیز!
اکنون زمان آن است که بر سر قتل‌عام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز، یک جنبش دادخواهی را در هرجا و به‌هر‌شیوه ممکن گسترش دهیم. 
جنبش دادخواهی قبل از هرچیز، اعلام مجرمیت قطعی خامنه‌ای، ولی فقیه ارتجاع است. 
ـ خامنه‌ای و همدستان او مجرمند؛ زیرا بالاترین مسئولان مستقیم قتل‌عام سال ۶۷ هستند.
ـ آن‌ها مجرم‌اند زیرا اطلاعات و اسناد این کشتار را پنهان کرده‌اند.
ـ خامنه‌ای و همدستان‌اش مجرم‌اند؛‌ زیرا خانواده‌های قتل‌عام شدگان را در ۲۸ سال گذشته سرکوب کرده‌اند.
ـ آن‌ها مجرم‌اند زیرا مجریان و مسئولان مستقیم کشتار را بی‌وقفه مورد حمایت قرار داده و در بالاترین مناصب سیاسی و قضایی قرار داده‌اند.

جنبش دادخواهی، مؤاخذه رژیم ولایت فقیه بر سر تمامی اسرار مخفی‌‌ ‌ این کشتار است. سران این رژیم باید بگویند اسامی کامل قتل‌عام‌شدگان چیست؟ باید بگویند که در هر شهرستان یا مرکز استان چند نفر را اعدام کرده‌اند؟ و باید بگویند که آن‌ها را در چه نقاطی دفن کرده‌اند و مزارهای جمعی قتل‌عام شدگان در کجاست؟
این ابتدایی‌ترین حق مادران داغدار است که بدانند فرزندانشان در کجا به‌خاک سپرده شده‌اند.

بله‌، باید روشن شود که ماجرای کسانی که در همان روزهای قتل عام، دستگیر و بلافاصله اعدام شدند، چه بود؟
ماجرای زندان اهواز، زندان دستجرد اصفهان و فاجعه زندان شیراز یا زندان‌های مشهد و تبریز چیست؟ 
ماجرای اعدام‌های جمعی کسانی که در غرب ایران به‌اتهام احتمالی هواداری از ارتش آزادی‌بخش دستگیر و به فاصله كمی اعدام شدند، چیست؟
و ماجرای آن‌هایی که بنا به‌مصاحبه اخیر موسوی تبریزی، دادستان جنایت‌پیشه خمینی، می‌خواستند در شهرها به مجاهدین بپیوندند، چیست؟

جنبش دادخواهی قتل عام شدگان، در عین‌حال، کارزار افشای هویت یک به‌یک تصمیم‌گیرندگان و مجریان این کشتار است. 
اعضای هیأت‌های مرگ در مراکز استان‌ها چه کسانی هستند؟ در جلسه سران سه قوه که درباره قتل عام زندانیان غیرمجاهد تصمیم‌گیری شد، چه گذشت؟ و مجمع تشخیص مصلحت که از ۵ مهرماه همان سال بر اساس دستور خمینی تعیین تکلیف زندانیان را برعهده داشت، چه تصمیماتی گرفت و چه تعداد دیگری را به حلقه‌های دار سپرد؟
و سرانجام جنبش دادخواهی، کوشش بی‌امان هموطنان و یاران مقاومت در خارج ایران برای محاکمه بین‌المللی خامنه‌ای و سایر سران رژیم به‌جرم نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت است. 
ملل متحد و شورای امنیت باید ترتیبات سیاسی و حقوقی محاکمه بین‌المللی سران این رژیم به اتهام جنایت علیه بشریت را فراهم کنند.
محکومیت جهانی و رسمی این قتل‌عام یک گام ضروری برای توقف اعدام‌های جمعی در ایران است که هم‌چنان ادامه دارد و اخیراً در اعدام همزمان ۲۵ زندانی اهل سنت تکرار شد.
بله،‌ دادخواهی خون قتل‌عام‌شدگان، دادخواهی رنج‌ها و دردهای مادران و پدران داغدار و دادخواهی به‌خاطر خسارت انسانی و معنوی عظیمی که این رژیم به‌ملت ایران وارد کرده است. 
جنبش دادخواهی با خواست اسامی شهیدان، نشانی مزارها، هویت قاتلان و محاکمه سران رژیم؛ این جنبشی است که اساس استبداد و ستمگری ولایت فقیه را هدف قرار می‌دهد. 
همه مدافعان حقوق بشر و هر کس را که در سراسر جهان برای حقوق انسانی احترام قائل است به‌همراهی با خواست مردم ایران برای محاکمه سران رژیم فرا می‌خوانیم
این خواست، البته با آزادی ایران اسیر قرین است و آن روزی است که قهرمانان قتل‌عام‌شده همراه با همه شهیدان در نسیم حیات‌بخش آزادی، تمام ایران را شکوفا و زنده خواهند کرد.

 http://www.maryam-rajavi.com/remarks/messages/item/42-93

MARYAM RAJAVI CALLS FOR FORMATION OF A MOVEMENT TO OBTAIN JUSTICE FOR VICTIMS OF 1988 MASSACRE

MARYAM RAJAVI
http://www.maryam-rajavi.com/en/remarks/messages/item/maryam-rajavi-calls-for-formation-of-a-movement-to-obtain-justice-for-victims-of-1988-massacre


Fellow compatriots,

On the 28th anniversary of the massacre of 30,000 political prisoners, we salute the pure souls of those fearless warriors who are the beacons of Iran's freedom and resistance.

They rose and defended their identity and emancipating cause with utmost pride and in this way set a brilliant tradition of refusing to surrender.
Those heroes, especially the Mojahedin girls, frustrated the perpetrators of the massacre as they admitted.
Khomeini sought to annihilate the PMOI generation to preserve his regime's rule, but nothing has remained of his regime except a damned creature submerged in blood and corruption which is a disgrace to Iran's history.
In contrast, the Mojahedin generation, their ideology and their thought grew and the victims of the 1988 massacre turned into the invincible conscience of the nation.
As Massoud reiterated in those days, in the 1980s, "Humanity always shows its secrets in glorious myths and epics; the secrets of its conscious and free existence… These genuine epics, that leave the most tangible and fate-making effects, are created in such confrontations and are indeed accompanied by tremendous sacrifice and suffering."  
The steadfast perseverance of massacred Mojahedin and freedom-fighters is among such epics.
Their voices can be heard in the endless questions of students and youths who challenge the mullahs' murderous government over the 1988 massacre.  
They can be heard in the messages of political prisoners from across the country who rise to support the resistance for the overthrow of the religious tyranny.
And the cause of those martyrs forges ahead, lively and spirited, in the perseverance of the PMOI in Camp Liberty.
I hail my compatriots, members and supporters of the Iranian Resistance, and the families of martyrs and political prisoners, who commemorated the victims of the 1988 massacre and demanded justice by staging different activities, including hunger strikes since the final week of July.
I express my gratitude to PMOI supporters inside Iran for their activities, and to our fellow compatriots who held three-day hunger strikes and demonstrations in the UK, the Netherlands, Germany, Switzerland, Italy, Belgium, Canada, Norway, Sweden, France and the US.
I would like to emphasize that you showed that those heroes still echo the cry of freedom in Iran despite passage of three decades. Their names, their innocence and their glorious and unwavering endurance have shaken up the ruling religious tyranny and call for freedom of our enchained nation.
               

Dear compatriots,
The publication of an audio recording of Mr. Montazeri's meeting with four officials responsible for the 1988 massacre sent shock waves throughout the regime.

This is an important document attesting to several basic realities: First, the audio clip contains explicit admissions by those responsible for the massacre about their participation in an ongoing genocide. It shows that Khomeini and his entourage contravened their own procedures and routines and were directly involved in the massacre. It also indicates that the religious tyranny solidified the foundations of the next round of its repugnant Velayat-e Faqih rule in the course of this genocide.
The fact is that Khamenei's empowerment was not the outcome of Rafsanjani's recommendations to the Assembly of Experts or their meetings. The scheme, however, was concocted during the massacre of political prisoners which was managed by the highest officials at the time, namely Ali Khamenei, Rafsanjani and Ahmad Khomeini.
Another point clearly made by Mr. Montazeri is that Khomeini had been deliberating on the massacre since three or four years before and as his son repeatedly stated, he had decided to execute all "the Mojahedin, from those who read the newspaper, to those who read the magazines, and those who read the flyers."
Therefore, those who over the past years argued that the reason for the massacre was the Eternal Light battles, have indeed assisted the regime, politically and justified its crimes.
Khomeini feared the Mojahedin's deep roots in Iranian society and the movement's strength and determination. In a letter he wrote a few months later to Montazeri, Khomeini explained the reason for his ouster: "It has now become clear that after me, you will give up this country and the dear Islamic revolution of Iran's Muslim nation to liberals and through them to the (Mojahedin)."
Another reality is the dreadful, large numbers of those massacred. The methods of the death commissions were so insane in various cities that in talking to Mr. Montazeri, the henchmen --who had thousands of people executed in Tehran-- claimed to be moderates who opposed such extremism. Nevertheless, a few months later, Khomeini adopted a policy of total rejection of the truth. In a letter to Mr. Montazeri, he wrote that "the PMOI took advantage of your words and writings to make a big deal out of 'a very limited number' of those executed and you can see what a priceless service you have done to the Arrogance."
So, since the outset, the policy of denying and minimizing the crimes or attributing them to the Mojahedin, was personally formulated by Khomeini.
Today, however, many of those deceits and lies have been foiled and the innocence of the Mojahedin and legitimacy of their resistance glow brighter than ever.
The regime's officials and spokesmen are concerned that "the country's youths have become skeptical." They say, "There are efforts to change the society's outlook on the Mojahedin," and "there is a suspicious current that deliberates on whitewashing the PMOI and its deeds…" They say, "The revival of the Mojahedin and portraying them as innocent are very dangerous."
Today, many regime officials and even those directly involved in the massacre try to pretend that they were not informed of the massacre. They try to dodge taking any stand on this issue. Some of them slander the PMOI to evade the main question. And yet, there are some murderers who defend the massacre more brashly than ever.
All of them, however, believe that the public's widespread reaction to the recent publication of the audio recording is akin to the end of their regime.


Dear compatriots,

The time has come to launch a movement to obtain justice over the massacre of political prisoners in Iran and expand it everywhere and by any means possible.
The litigation movement must, in the first step, seek to indict the mullahs' supreme leader Ali Khamenei.
Khamenei and his accomplices are criminals because they are the highest officials directly responsible for the 1988 massacre of political prisoners.
They are criminals because they concealed the information and documents on this carnage.
Khamenei and his accomplices are criminals because they have repressed the families of the victims of the massacre for the past 28 years.
They are criminals because they have constantly backed the perpetrators and those directly responsible for the massacre and appointed them to high political and judicial positions.
The movement to obtain justice for victims of 1988 massacre must hold the Velayat-e Faqih regime accountable for the secrets it has concealed on this horrendous crime.
The regime's leaders must release the complete list of those massacred.
They must declare how many they executed in every city and every province.
They must announce where the victims are buried and where are their mass graves?
It is the most basic right of every bereaved mother to know where her child is buried.
Yes, it must be clarified what was the story of those who were arrested simultaneous with the massacre and executed at once?
What are the stories of Ahwaz Prison and Dastjerd Prison in Isfahan? What are the catastrophic stories of the prisons of Shiraz, Mashhad and Tabriz?
What is the story of mass executions of those arrested in western Iran allegedly for supporting the National Liberation Army and executed shortly afterwards?
What is the story of those who wanted to join the Mojahedin in cities as acknowledged in a recent interview by Moussavi Tabrizi, Khomeini's criminal Solicitor General?
The movement to obtain justice is also a campaign to expose the identities of each one of those who made the decisions and who carried out the executions.
Who were the death commission members in the provincial capitals?
What happened in the meeting of the three heads of branches where they decided to massacre the non-PMOI prisoners?
What were the decisions of the State Exigency Council which on Khomeini's order took charge of determining the fate of prisoners on September 27, 1988? And how many more prisoners were hanged?
And finally, the movement to obtain justice is a relentless campaign by our compatriots and all supporters of the Iranian Resistance for international prosecution of Khamenei and other regime leaders for committing genocide and crime against humanity.
The United Nations and the UN Security Council must make the political and legal arrangements for the international prosecution of leaders of this regime on the charge of committing crime against humanity.
The formal, international condemnation of the 1988 massacre is a necessary step towards ending all mass executions in Iran which was recently repeated in the simultaneous execution of 25 Sunni prisoners.
Yes, we need to plead for justice for the victims of massacre, for the pain and suffering of bereaved mothers and fathers, and for the huge human and moral damage to our nation inflicted by this regime.
The movement to obtain justice demands the names of the victims, the locations of their graves, the identities of murderers, and prosecution of the regime's leaders; this is a movement which targets the pillars of the Velayat-e Faqih's tyranny and oppression.
We call on all advocates of human rights the world over and everyone who respects human rights to join the people of Iran in their demand for prosecution of the Iranian regime's leaders.
This demand is coupled with the freedom of our enchained Iran. On that day, our massacred heroes and all the martyrs will revive the entire country in the resuscitative breeze of freedom.
 http://www.maryam-rajavi.com/en/remarks/messages/item/maryam-rajavi-calls-for-formation-of-a-movement-to-obtain-justice-for-victims-of-1988-massacre